او در استودیوی محل کار خودش گرفتار بود و من هم سرگرم کار خودم بودم. خانه ما بسیار غمانگیز شده بود. زیرا هر وقت بدانجا میآمدم مجبور بودم که ناهار و شام را تنها صرف کنم. بعضی اوقات او برای مدت یک هفته میرفت بدون آنکه به من خبری بدهد. کمکم شایعاتی درباره او به گوش میرسید.